125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین ..

ساخت وبلاگ
اون لحظه های بعد از شلوغی، مثلِ بعد از یه مهمونی که برمی گردیم به آرامش و سکوتِ اون خونه .. یا بعد از یه روز پر از دورِ هم بودن، بعد از کلی حرف و خنده و شوخی و رد دادگی و سردرد .. وقتی همه آروم می گیر 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 167 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25

بازم دارم بار سفر می بندم اما این بار فرق دارم .. مفصل خدافظی کردن رو خوب بلدم! دلتنگ میشم اما این بار فرق داره .. هر شب می تونم با ۱۱ ساعت و نیم فاصلهٔ زمانی صدای اولِ صبحت رو بشنوم! بغض تا توی چشمام 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 172 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25

نمی‌دونم چرا الآن، چرا درست امشب؟ نمی دونم بگم دیشب تقصیر کدوممون بود، یا تقصیر خودش بود ..اصلاً چی شد!چطور برم؟ با دلهرهٔ توو راهم چه کنم؟لطفاً برای یکی از دوستانمون دعا کنید .. حالش اصلاً خوب نیست. 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 121 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25

توو سرم پر از صداس، پر از همهمه. هی میرم توو گوشی آخرین مسیج و چتامونو می خونم، عکسای تولدا و مهمونیا و دورهمیامونو می بینم. روو اونایی که دوتایی سلفی گرفتیم یا ازمون گرفتن و توشون ادا درآوردیم چند دق 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 166 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25

بعد از ۱۷ روز .. دمدمای صبح ۱۲ مهر .. یعنی همون موقعی که درست ۳۰ سال قبل به دنیا اومده .. روز اولین هم صحبتیِ من و عرفان توو خونه‌ش .. محمد راستین به هوش اومد. نمی تونم بگم توو این مدت چقدر .. چقدر من 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 141 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25

این روزا و شبا، هوا اونقدر پاییزی و سرد و آل دِ تایم بارونی و بغل لازمه، و فضا اونقدر هالووینیه که آدم هوسای ناجوری به سرش می زنه!یه بار که با محمد راستین حرف می زدم و کسی پیشش نبود، توو حرفاش گفت بد 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 130 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25

بعد از ارائهٔ موفق و مهمِ ۱۵ اکتبر که از نظر تحصیلی برام خیلی مهم بود، حدود ۵ روز کالیف بودیم چون برای مسابقات شمال غرب امریکا باید می رفتیم دانشگاه استنفورد که از نظر علمی خب خیلی خفنه. ولی اصلاً وقت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 121 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25

شنیدم تهران برف اومده کلی. عرفان که تازه جمعه برگشته بود و یکم جت لگ بود. ولی دلارام دانشگاه نرفته بود، سروناز تا ظهر خوابیده بود و کلاً پسرا قید کاراشونو زده بودن و خونه گرفته بودن خوابیده بودن. دِ م 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 118 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25

[تیتر پست قبل ادامهٔ تیترِ این پست هست! یهو یادم اومد. یادش بخیر ..]گفتم کلاه وُگ .. ببینید چــــــی پیدا کردم! :))رفتم عکسای اون روزا رو توی آیپد بالا پایین کردم و این عکس خاص زمستونی رو پیدا کردم. ق 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 134 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25

من چرا باید تعطیلاتِ تنکس گیوینگ توی آزمایشگاهِ دانشگاه سر پروژه‌م باشم؟ چرا؟فردا شبی که تنکس گیوینگ (روز شکرگزاری) بود تا دیروقت با ع و دوستاش بیرون بودم و هر کسی رو می دیدی در حال جابجا کردن وسایل د 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .....
ما را در سایت 125. حتی خورشید نمیده این حسو به رمین .. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pavements بازدید : 146 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:25